پیکاسو چگونه به دختر ۵ سالهاش نقاشی یاد میداد؟
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۱۳۷۹۳
مجموعهای از کتابهای طراحی که توسط پیکاسو برای آموزش نقاشی به دخترش استفاده میشده و پیش از این به نمایش گذاشته نشده، قرار است در پاریس به نمایش درآید. این مجموعه نشان میدهد که چگونه پیکاسو به دختر پنج سالهاش آموزش داده که فیگورها، حیوانات و پرندهها را به تصویر بکشد!
به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، تعداد کتابهای معدودی وجود دارد که تحت عنوان «چگونه نقاشی بکشیم» توسط پدری عاشق خلق شده که اتفاقا یکی از برترین نقاشان قرن بیستم بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نوه پابلو پیکاسو یک مجموعه خارقالعاده از کتابهای طراحی که توسط این هنرمند برای آموزش چگونگی طراحی و رنگ کردن به بزرگترین دخترش استفاده میکرده، پیدا کرده است.
پیکاسو صفحات را با صحنههای کودکانه و سرزنده همچون حیوانات، پرندهها، دلقکها، آکروباتها، اسبها و کبوترها پر کرده است که هر کودکی را شاد میکند.
او این کتابها را برای مایا ـ رویز پیکاسو در فاصله سنی پنج تا هفت سال خلق کرده است. این دختربچه در برخی از صفحات تلاش تأثیربرانگیزی برای تقلید از استاد خود نشان داده است.
پیکاسو دو تصویر جالب از روباهی در اشتیاق انگور را (با الهام از افسانه انگورهای ترش ژان دو لا فونتن قرن ۱۷، روباه و انگور) طراحی و مایا یکی از آنها را رنگآمیزی کرد.
او همچنین عقابهای ساده اما زیبایی را طی یک حرکت و بدون بلند کردن مداد از روی کاغذ طراحی کرده و اینگونه عشق خود را از فرم و خط ناب به دخترش منتقل کرده است.
این مجموعه دیده نشده شامل مجسمههای اوریگامی نفیس از پرندگان است که پیکاسو آنها را از کارت دعوت برای مایا ساخته است.
دیانا، نوه پیکاسو خیلی اتفاقی در حالی که خرت و پرتهای خانوادگی را جست و جو میکرده، این کارها را پیدا کرده است.
پدر پیکاسو که استاد طراحی بوده، طراحی را به او آموزش داده است پس اینکه او نیز بخواهد طراحی را به دخترش آموزش دهد مسئلهای طبیعی بوده است.
نوه پیکاسو میگوید که در بین این صفحات قسمت زیبایی هست که پیکاسو یک کاسه طراحی میکند و دخترش هم یک کاسه طراحی میکند.
گاهی مایا تصویری را خلق میکند و پیکاسو تصویر دیگری و در عین حال روش درست انجام این کار را به او نشان میدهد. گاهی آنها صحنههای متفاوتی را رسم میکردند. وقتهای دیگر هم پیکاسو یک کلاه یا یک سگ را میکشید. گاهی از کل صفحه برای خلق یک چیز استفاده میکرد. گاهی صحنههای عینی را به تصویر میکشید، صحنههایی از یک سیرک را.
مایا مشخصا به یاد میآورد که در زمان جنگ جهانی دوم مداد رنگی و دفتر به صورت محدود عرضه میشده و شاید همین مساله باعث شده که پدرش در دفتر او مینوشته و با مدادرنگیهای او رنگآمیزی میکرده است. او میگوید که هنوز هم آن لحظاتی را که در آشپزخانه همراه پدرش نقاشی میکرده به یاد میآورد، آنجا تنها محل گرم در آپارتمان آنها بوده است.
تصویر یکی از صفحات کتاب طراحی پیکاسو که توسط نوه او پیدا شدهنوه پیکاسو کشف این کتابهای طراحی را خوش اقبالی خوانده؛ چراکه او در همکاری با کیوریتوری دیگر قصد برگزاری نمایشگاهی بزرگ برای موزه پیکاسو در پاریس را داشته است. این نمایشگاه درباره ارتباط نزدیک پیکاسو با دختر اولش است. مایا حاصل عشق آتشین پیکاسو با مری ترز والتر که در سال ۱۹۲۷ یکدیگر را ملاقات کرده است، زمانی که ماری ۱۷ سال داشت و او ۲۸ سال بزرگتر بود.
نمایشگاه «مایا رویز پیکاسو، دختر پابلو» تا ۳۱ دسامبر برقرار خواهد بود و شامل پرترههای بسیاری از مایا که توسط پیکاسو به ثبت رسیدهاند، اموال شخصی، عکسها، کتابهای طراحی و مجسمههای اوریگامی که برای اولین بار نمایش داده میشوند، خواهد بود.
نوه او میگوید که مشخص نیست که این مجسمهها از کارت دعوت نمایشگاههای خود پیکاسو ساخته شده باشند و او هم نمیخواسته کارهای پدربزرگش را از هم باز کند.
یک پرنده اوریگامی که توسط پیکاسو برای دخترش از کارت دعوت نمایشگاه ساخته شده استانتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: پابلو پیکاسو کتاب های طراحی کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۱۳۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
روزنامه اعتماد در مطلب خود تحت عنوان «پرونده باز است» با انتشار یک مقدمه به قلم بهاره شبانکارئیان نوشت:
* طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
در ادامه این مطلب آمده است:
* «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
* و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
* مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
* با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است. پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید:
* «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
* (در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده): «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد.
* به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
* دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
* ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
* این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
* ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
* پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟